آتش گرفتن خودروی حمل تجهیزات نظامی

گروه حوادث /آتش‌ گرفتن یک دستگاه خودروی حامل تجهیزات نظامی در محدوده شهر جوادآباد ورامین تلفات جانی نداشت.
به گزارش روابط عمومی استانداری تهران، محسن نایبی معاون امنیتی - انتظامی استانداری تهران درخصوص حادثه جاده‌ای خودرو حامل تجهیزات نظامی ضمن تأکید بر منتفی بودن احتمال هرگونه اقدام خرابکارانه اظهار داشت: عصر جمعه ۳۰ اردیبهشت یک دستگاه خودرو نظامی حامل حجم محدودی تجهیزات نظامی در شهرستان ورامین به علت حادثه جاده‌ای دچار نقص فنی شد و پس از آن خودرو آتش گرفت. در این حادثه هیچ‌‌گونه خسارات جانی به بار نیامده و احتمال وجود هرگونه اقدام خرابکارانه، منتفی است.
معاون امنیتی و انتظامی استاندار تهران خاطرنشان کرد: اطلاعات تکمیلی توسط دستگاه نظامی مربوطه، اعلام خواهد شد.
به گزارش ایرنا، این حادثه در محور قم – گرمسار و در محدوده شهر جواد آباد ورامین رخ داد که با حضور نیروهای آتش‌نشانی و عوامل امدادی، این آتش‌سوزی مهار شد.

مرگ 4 نفر با ترکیدگی لاستیک خودرو

گروه حوادث / ترکیدگی لاستیک خودرو در زنجان موجب جان باختن ۴ نفر در این تصادف شد.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما،در این حادثه که در کیلومتر هفت محور ابهر- قیدار رخ داد هر 4  سرنشین خودروی سواری جان باختند.
سرهنگ مهدی میناخانی جانشین پلیس راه زنجان در این باره گفت: علت وقوع این حادثه تجاوز به چپ خودروی سواری پراید به علت ترکیدن لاستیک‌ خودرو و برخورد با کامیون بوده است. رانندگان باید در جاده‌های دوطرفه نهایت دقت را داشته باشند و حتماً قبل از حرکت در جاده‌های برون شهری نسبت به رفع ایرادات خودرو از جمله لاستیک اقدام کنند.

سردار حسین رحیمی
رئیس پلیس پایتخت
انقلاب اسلامی ایران را شاید بتوان مهم‌ترین پدیده و حادثه سیاسی قرن دانست. انقلابی که همه معادلات سیاسی دنیا را به هم زد و بیداری فکری و سیاسی ملت‌های دیگر را در پی داشت و به مظلومان، محرومان و ستمدیدگان ملل دیگر این باور و جسارت را داد که می‌توان حتی با دست خالی در مقابل همه دنیای طاغوتیان ایستاد و به پیروزی رسید. وقوع این انقلاب که در حقیقت منافع و یکه‌تازی‌های مستکبران و در رأس آن استکبار جهانی را به مخاطره انداخت، آنان را بر آن داشت که با هر شکل ممکن، طومار انقلاب اسلامی ما را درهم بپیچند و در این مسیر همه تلاش و توان خود را به کار بستند و در حقیقت از هیچ ظلم و ستم و جنایتی در این مسیر فروگذاری نکردند و آنچه در چنته داشتند را به میدان آوردند. جنگ 8 ساله، کودتاهای ناجوانمردانه، فتنه‌های گوناگون، استفاده از عناصر خود‌فروخته و مزدور گروهک نفاق و... همه و همه بخشی از جنایات استکبار جهانی علیه مردم ما بود؛ اما در پی همه این ددمنشی‌ها، دشمنان دیدند که روز‌به‌روز ملت ما شجاع‌تر، بصیرتر و آگاه‌تر از قبل با ایمان و باوری راسخ‌تر پای انقلاب خود ایستاده و دست رد بر سینه دشمنان و بدخواهان خود می‌زنند.
در چهل‌واندی سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی دشمنان در عرصه جنگ نظامی، کودتا و... طرفی نبستند و در سال‌های اخیر با توسل به تحریم‌های ظالمانه تلاش کردند ملت نستوه ما را به ستوه درآورند. تحریم‌های ظالمانه‌ در حوزه مایحتاج اولیه و اساسی زندگی، بسیار ناجوانمردانه است. این درحالی است که مردم ما با جان و دل و با همه وجود از انقلاب خود حراست و پاسداری می‌کنند و به‌خوبی می‌دانند که هدف دشمنان از اعمال این‌گونه اقدامات غیرانسانی و ناجوانمردانه رسیدن به مطامع شومشان است. آری دشمنان به‌دنبال مصادره انقلاب ما و تاراج منابع و مخازن کشور ما هستند؛ همان‌گونه که در زمان طاغوت ستم‌شاهی به اذعان تاریخ، اجانب و بیگانگان به‌راحتی منابع و مخازن کشور ما را تاراج می‌کردند و شاه نگون‌بخت هم برای حفظ تاج و تخت کذایی خود دم نمی‌زد. امروز تیر دشمنان ما در حوزه نظامی، سیاسی و... به سنگ خورده است و این بار همه تلاش خود را به کار بسته‌اند تا در حوزه اقتصادی به مطامع شوم خود دست پیدا کنند. از این‌رو در مقابل این هجمه در سال‌های اخیر شاهد بوده‌ایم که رهبر معظم انقلاب در طلیعه شروع سال‌های اخیر بر موضوع اقتصاد و اینکه باید بر توان داخلی برای مستولی شدن بر این مهم استفاده کنیم، تأکید فرموده‌اند که این مهم نیازمند همراهی همه مردم و مسئولان است؛ همچنین در این راستا چند سال پیش فرمانده محترم انتظامی کشور با تشکیل پلیس امنیت اقتصادی به‌صورت ویژه در بحث مقابله جدی با جرایم اقتصادی وارد عمل شده که در این زمینه هم توفیقات خوبی حاصل شده است. بحمدالله در دولت انقلابی و ولایی سیزدهم شاهد تلاش‌های خستگی‌ناپذیر دولتمردان‌مان و در رأس آنها رئیس‌جمهور عزیزمان هستیم که همه همت خود را به کار بسته‌اند تا مشکلات اقتصادی کشور را مرتفع نمایند. در این زمینه هم پلیس با مقابله و مبارزه جدی با محتکران و مفسدان اقتصادی تلاش خواهد کرد  دولت را در این امر مهم و بزرگ یاری رساند.
امروز محتکران و مفسدان اقتصادی در حقیقت پیاده‌نظام دشمنان هستند که با احتکار مایحتاج مردم جنایتی اقتصادی را رقم می‌زنند. از این‌رو پلیس به‌طور جد و مستمر تلاش خواهد کرد با اخلالگران اقتصاد (محتکران، مفسدان اقتصادی، اخلالگران ارز و دلار و...) برخورد نماید و اجازه نخواهد داد این‌گونه افراد فرصت‌طلب دانسته و ندانسته با همراهی دشمنان موجبات نارضایتی شهروندان را فراهم سازند. امروز همه باید در عرصه اقتصادی تلاش نماییم تا دولت در سیاست‌های خود به موفقیت برسد. از این‌رو هرگونه کم‌کاری و سنگ‌اندازی در این میان در واقع  یاری رساندن به دشمنان و ضربه زدن به منافع ملی است. به همین جهت پلیس نیز به تأسی از رهنمودهای رهبر معظم انقلاب که در بیانات اخیر خود بر یاری دولت تأکید فرمودند در حوزه مأموریتی خود با محتکران و مفسدان اقتصادی برخورد جدی و مقتدرانه خواهد کرد.

گروه حوادث / راز قتل دختر 5 ساله پس از سه هفته با اعترافات تلخ مادرش به شکنجه فرزندش فاش شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، ساعت ۹:۴۵ صبح جمعه 9 اردیبهشت و به‌دنبال گزارش مرگ کودکی 5 ساله در یکی از بیمارستان‌های پایتخت، تحقیقات از سوی بازپرس محمد وهابی آغاز شد. در بررسی‌های اولیه، آثار کبودی و سوختگی روی بدن کودک مشاهده می‌شد. علت اولیه مرگ نیز ضربه مغزی اعلام شد.
در تحقیقات اولیه مادر دخترک مدعی شد با همسرش اختلاف داشته و جدا از هم زندگی می‌کردند اما شوهرش گاهی دخترشان را پیش خودش می‌برده و آخرین بار هم کودک پیش پدر بوده که این حادثه برایش رخ داده است.
در حالی که زن جوان همسرش را عامل مرگ دخترش می‌دانست به دستور بازپرس جنایی، پدر دختر بازداشت شد، اما او با انکار این جنایت گفت: اصلاً در این مدت کودک نزد من نبوده و مرد غریبه‌ای به نام بهنام که با همسرم آشنا شده عامل قتل است.
اظهارت متفاوت زن جوان و همسر سابقش باعث شد تا بازپرس جنایی دستور تحقیق از مرد غریبه را صادر کند، اما مشخص شد وی متواری شده است. با ردیابی‌های پلیسی سرانجام وی دستگیر شد. در ادامه مادر کودک نیز لب به اعتراف گشود و گفت: قرار بود بعد از طلاق با بهنام ازدواج کنم، دنبال کار بودم اما مشکل این بود که نمی‌توانستم دخترم را در خانه تنها بگذارم. چند بار از همسرم خواستم بچه را نزد خود ببرد اما او مخالفت کرد. از طرفی بچه مدام بهانه‌گیری و با کارهایش من و بهنام را اذیت می‌کرد. رفتارهای او باعث شد تا او را چند بار کتک بزنیم. روز حادثه هم خیلی اذیت کرد و من و بهنام او را کتک زدیم اما ناگهان سرش با زمین برخورد کرد و بی‌هوش شد. قصد ما کشتن دخترم نبود.
با اعتراف زن جوان، بهنام نیز اظهارات او را تأیید کرد. از آنجا که هر دو نفر کودک را کتک زده بودند، دستور بازداشت آنها صادر شد و به دستور بازپرس شعبه دوم دادسرای امور جنایی پایتخت، تحقیقات برای مشخص شدن عامل اصلی جنایت ادامه دارد.

گروه حوادث / همزمان با مرگ یکی دیگر از مجروحان حادثه گروگانگیری در اداره اموال و املاک بنیاد مستضعفان ایلام تعداد قربانیان این حادثه (با احتساب خود عامل جنایت) به 6 نفر رسید. به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، سعید رستمی که پسرعموی عامل این گروگانگیری بود صبح چهارشنبه گذشته بر اثر انفجار نارنجکی دستی که پسرعمویش نجف - نگهبان اداره - در محل منفجر کرد بشدت زخمی شده بود اما روز گذشته جان باخت. شیوا محمدی، ناهید روشنی، ساسان ملک‌زاده، میلاد فتاحی و سعید رستمی ۵ کارمند اداره بودند که جان باختند.
عامل جنایت که نگهبان این اداره بود و به گفته خانواده‌اش از کار تعلیق شده بود صبح روز چهارشنبه در اقدامی جنون‌آمیز به همراه یک قبضه سلاح کلاشنیکف و دو قبضه نارنجک وارد اداره شد و پس از تهدید، گروگانگیری، تیراندازی و انفجار نارنجک سرانجام با شلیک گلوله به سرش خودکشی کرد.
گفت‌و‌گو با مدیر قبلی اداره اموال و املاک ایلام
یوسف فریادی‌زاده که مدیرکل اداره اموال و املاک بنیاد مستضعفان استان ایلام بود و در این حادثه مجروح و روز بعد از این ماجرا عزل شد درباره این حادثه گفت: من هیچ اختلافی با نجف نداشتم. ایشان زمان استخدام با مدرک دیپلم و به عنوان نگهبان به‌کارگیری شدند و تا زمان وقوع حادثه از نیروهای حفاظتی بنیاد و نگهبان بودند. چند وقت پیش او را به عنوان نگهبان ملک کنار ترمینال انتخاب کردم و او به آنجا منتقل شد. اما مشکلی با او نداشتم و در طول شش ماه گذشته یک بار هم رفتار مشکوکی از او ندیدم. اما بعد از حادثه یکی از کارکنان به من گفت ضارب چندبار به شوخی گفته بود که روزی همه شما را به گلوله می‌بندم و متأسفانه همکار ما این موضوع را جدی نگرفته بود.
وی در ادامه گفت: تمامی استخدام‌ها در اداره کل املاک از طریق مرکز انجام می‌شود و طی معرفینامه فرد استخدامی بر اساس حکم صادره کار خود را در اداره کل استان شروع می‌کند، حتی حقوق افراد از طریق سازمان مرکزی پرداخت می‌شود، اگر شخص ضارب به فرض دارای سوء سابقه و اختلالات رفتاری نبود و فقط با بنده اختلاف عمیق داشت می‌توانست به‌راحتی، با اسلحه به دفترم بیاید و مرا به رگبار ببندد یا در جایی دیگر قصد خود را عملی کند، در اتاق من همیشه باز بود. ضارب هیچ وقت از کار تعلیق یا اخراج نشده بود؛ اما آیا اگر کسی اخراج شود باید همه را به رگبار ببندد؟
وی درباره نحوه مصدوم شدن خود گفت: من با نارنجکی که به اتاقم پرتاب شد مصدوم شدم، اما مشکلش من نبودم چون اگر تنها با من مشکل داشت چرا همه را به رگبار بست. آن روز یکی از همکاران سراسیمه وارد اتاق شد و گفت فلانی می‌خواهد همه را بکشد من هم در اتاق را بستم ولی در شکسته شده و او نارنجکی به داخل اتاقم انداخت و بعد هم همه را به رگبار بست. او دو تا نارنجک داشت که یکی از نارنجک‌ها عمل نکرد و دومی منفجر شد.
در اتاق من سه نفر بودند، یکی خانم نعمتی که از ناحیه فک وصورت زخمی شد و من از ناحیه پا مصدوم شدم. در این چند روز بسیاری مرا دلیل گروگانگیری خواندند و بعد هم عزل شدم اما من واقعاً دلیل این حادثه را نمی‌دانم و قضاوت‌کنندگان نادرست را به خدا واگذار کردم.
روایت دو نفر از شاهدان عینی از لحظات گروگانگیری ایلام
محسن و مهدی درباره مشاهدات خود از گروگانگیری روز چهارشنبه در ساختمان اموال و املاک بنیاد مستضعفان استان ایلام گفتند: ساعت 9 و نیم صبح بود که به یکباره صدای تیراندازی را شنیدیم، در ابتدا فکر کردیم صدای خالی کردن تیرآهن است اما با دقت بیشتر متوجه شدیم که صدای تیراندازی است. بسرعت از منزل خارج شدیم و به سمت صدا حرکت کردیم. وقتی به اداره بنیاد مستضعفان رسیدیم، دیدیم که یکی از کارمندان از بالا به پایین سقوط کرد و بشدت آسیب دیده است. لحظاتی بعد صدای انفجار شدیدی را شنیدیم که نشان می‌داد نارنجکی منفجر شده است و بسیاری از شیشه‌های این ساختمان شکسته شد. دقایقی بعد هم مأموران پلیس به محل حادثه رسیدند.
ما بالای سر کارمندی که خودش را از پنجره پرت کرده بود رفتیم تا به او کمک کنیم. در همین حین فرد ضارب با اسلحه به کنار پنجره آمد. گویا به‌دنبال کارمندی می‌گشت که از پنجره فرار کرده بود تا او را هم بکشد. در همین حین مأموران سر رسیدند و یکی از مأموران پلیس گلوله‌ای به سمتش شلیک کرد و باعث شد ضارب عقب برود و ماهم فرصت کردیم پناه بگیریم.
طولی نکشید که آمبولانس هم به محل رسید و ما با کمک پلیس، کارمند مصدوم را به یکی از آمبولانس‌ها رساندیم. وقتی برگشتیم دیدیم یکی دیگر از کارمندها که زخمی شده بود و ظاهراً توسط نیروهای پلیس به جای امن رسانده شده بود جلوی در ورودی است. ما سعی کردیم او را هم به آمبولانس برسانیم اما ضارب تیراندازی می‌کرد و اجازه نمی‌داد. پس از چند دقیقه صدای دو یا سه شلیک اسلحه کلاشنیکف به گوش رسید و نیروهای نوپو اعلام کردند که خودکشی کرد...

گروه حوادث/
دو سارق مسلح که در پوشش پیک موتوری و تحویل بسته سفارشی وارد خانه‌ای شده و پس از بستن دست و پای ساکنان  یک میلیارد تومان سرقت کرده بودند در حالی دستگیر شدند که مشخص شد منشی یک پزشک متخصص اطفال در این سرقت با آنها همدست بوده است.

ساعت از 11 صبح گذشته بود که زنگ آپارتمان به صدا درآمد خدمتکار خانه از صفحه دربازکن مرد جوانی را دید که مدعی بود پیک است و بسته سفارشی خرید صاحبخانه را آورده است. زن جوان در را باز کرد اما لحظاتی بعد ناگهان دو مرد قوی هیکل و مسلح در حالی که ماسک به‌صورت داشتند وارد خانه شده و در برخوردی خشن با ضرب و شتم اهالی خانه دست و پای آنها را بستند و پس از جست و جوی اتاق‌ها حدود یک میلیارد تومان پول و طلا و لباس و اموال با ارزش خانه را سرقت کرده و متواری شدند.
گزارش این سرقت مسلحانه روز 2 اسفند سال گذشته از سوی زن صاحب‌خانه به پلیس اعلام شد و بلافاصله کارآگاهان اداره یکم پلیس آگاهی پایتخت راهی محل شده و تحقیقات را ادامه دادند.
سرقت 40 دقیقه‌ای
زن صاحب‌خانه در تحقیقات گفت: من تصویربردار و مستندساز هستم و همسرم نیز نمایشگاه خودرو دارد. شوهرم برای کار یک روزه به ترکیه رفته بود و روز حادثه من و دختر عمه‌ام، به همراه بچه‌هایمان و خدمتکارم خانه بودیم.
او ادامه داد: ساعت حدود 11 بود که زنگ در را زدند، از آنجایی که خرید اینترنتی کرده بودم، وقتی مرد جوان گفت پیک هستم، با تصور اینکه بسته‌های سفارشی را برایم آورده‌اند، خدمتکارم در را باز کرد. من چون دو روز قبل از این ماجرا بینی و فک‌ام را عمل جراحی کرده بودم داخل اتاق در حال تعویض پانسمان صورتم بودم. ناگهان سر و صدایی شنیدم اما تصور کردم که بچه‌ها در حال بازی هستند. اما وقتی در اتاق را باز کردم ناگهان مرد ناشناسی به طرفم حمله کرد و دستش را روی دهانم گذاشت بعد مرا با زور داخل اتاق انداخت. با اینکه عمل کرده بودم و نمی‌توانستم خوب نفس بکشم دهانم را با چسب بست. بعد هم بقیه بچه‌ها و خدمتکار و دختر عمه‌ام را هم با همین شیوه کتک زدند و دست و پا و دهانمان را بستند برایم عجیب بود که سارقان به خانه ما آشنایی داشتند و فقط اتاق همسرم را جست‌وجو کردند و بعد از 40 دقیقه هم رفتند. در حالی که داشتم خفه می‌شدم دختر 5 ساله‌ام با دستان کوچکش به سختی دهانم را باز کرد و بعد هم با ناخن‌گیری که در کیفم بود دستانم را باز کردیم. با عجله به سمت در خانه رفتم اما متوجه شدم سارقان در را از پشت با سیم جاروبرقی به در دیگری بسته‌اند. دوباره بچه‌ام با کلی زحمت موفق شد سیم را باز کند و ما آزاد شدیم. سارقان حدود یک میلیارد تومان سرقت کرده‌اند. به غیر از سرقت آنها پسر کوچکم را هم کتک زده و باعث شده‌اند بچه‌ام دچار مشکلات جسمی و روحی شود.
ردپای خانم منشی در سرقت
با شکایت زن جوان تحقیقات برای دستگیری سارقان ادامه یافت و در بررسی‌های صورت گرفته و بازبینی دوربین‌های مداربسته فیلم این سرقت 40 دقیقه‌ای و تصویر سارقان به‌دست آمد.
در ادامه کارآگاهان دریافتند زن جوان یکی از اتاق‌های خانه‌اش را به مزون لباس تبدیل کرده و گاهی مشتری‌هایش که اغلب آشنا هستند به خانه او می‌روند. با بررسی هویت این افراد مشخص شد در این میان منشی یک پزشک متخصص اطفال که زن جوان فرزندانش را نزد او می‌برده روز قبل از حادثه برای بازدید از مزون به خانه این زن رفته است.
بنابراین اسم این خانم منشی نیز در لیست مظنونان قرار گرفت و در ادامه مشخص شد، وی نامزدی به نام محسن دارد. با به‌دست آمدن تصویر محسن و تطبیق چهره او با سارقان نقاب دار، معلوم شد که محسن یکی از سارقان است.
سرهنگ مرتضی نثاری، معاون جرایم جنایی پلیس آگاهی پایتخت به «ایران» گفت: با گزارش سرقت مسلحانه کارآگاهان اداره یکم پلیس پایتخت تحقیقات را آغاز و در بررسی‌ها مشخص شد سه متهم با همدستی دختر جوانی، اقدام به تشکیل باند کرده و به بهانه پیک موتوری، وارد خانه شده و پس از بستن دست و پا و دهان ساکنان خانه و حبس آنها در یکی از اتاق‌ها نقشه سرقت را اجرا کرده‌اند. در ادامه منشی 25 ساله نیز بازداشت شد. متهمان در بررسی‌ها به جرم خود اعتراف کردند و برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره یکم پلیس آگاهی قرار گرفتند و اموال مسروقه نیز از آنان کشف شد.
گفت‌و‌گو با سردسته باند
محسن، 30 ساله، دارای مدرک دیپلم و سردسته باند سرقت مسلحانه است. پسر جوانی که مدعی است به خاطر رسیدن به دختر مورد علاقه‌اش و تهیه هزینه ازدواج سرقت خشن را رقم زده است.
چه شد که این خانه را برای سرقت انتخاب کردید؟
نامزدم؛ منشی دکتر اطفالی بود که صاحب این خانه بچه‌هایش را به آنجا می‌برد. از طریق او در جریان آدرس خانه و موارد دیگر قرار گرفتیم.
چرا می‌خواستی سرقت کنی؟
می‌خواستم با نامزدم که در واقع خواهر زن برادرم بود ازدواج کنم. اما پولی برای ازدواج و تشکیل خانواده نداشتم. گفتم بهترین راه سرقت است. البته او مخالف بود. ولی راضی‌اش کردم و گفتم بین بیماران دکتر کدامشان از همه پولدارتر است که او مشخصات این خانواده را به من داد. بعد هم روز قبل از حادثه برای اینکه اوضاع را بررسی کنیم، نامزدم به بهانه خرید لباس به خانه آنها رفت.
سرقت را چه ساعتی انجام دادید؟
8 صبح از خانه‌مان در جنوب تهران راهی پاسداران شدیم و حدود ساعت 9 و نیم مقابل خانه آنها بودیم. آنقدر ترس و وحشت داشتیم که تا ساعت 11 هیچ اقدامی نکردیم و درنهایت دل را به دریا زده و زنگ خانه را زدیم، خودم را پیک معرفی کردم و وارد ساختمان شدیم. زنگ واحد طبقه پنجم را که زدیم خدمتکار در را باز کرد. اسلحه دست بهزاد بود و من جلوی دهان پرستار را گرفتم و پس از بستن دست و پا و دهانش او را به داخل یکی از اتاق‌ها بردیم. بعد هم صاحبخانه و میهمانش و سه کودکی را که در خانه بودند داخل اتاق لباس‌ها حبس کردیم و سرقت را انجام دادیم.
بعد از سرقت چه کردید؟
به طلافروشی رفتیم و طلاها را 150 میلیون تومان فروختیم. دوستم حامد با اینکه اسلحه را از برادرش گرفته بود و برایمان موتورسیکلت هم جور کرده بود و نقش زاغزن را هم داشت اما هیچ سهمی دریافت نکرد، او می‌گفت این کار را رفاقتی و به خاطر دوستی‌مان انجام می‌دهد. فقط 5 میلیون تومان آن هم به درخواست من گرفت. اما با بهزاد که همکار سابقم بود پول‌ها را نصف کردیم. البته او هم بعداً همه پول‌ها و وسایل سرقتی را به من برگرداند.
فکر می‌کردی بازداشت شوی؟
اصلاً. چون سابقه‌دار نبودم حتی یک درصد هم احتمال نمی‌دادم که دستگیر شوم.
شغلت چیست؟
الان که بیکارم، اما فروشنده هایپر مارکت بودم.